درعشق غمی نهفته
هردم
درغم شرری نهفته
هر دم
درهرشرری نهفته
غم هم
این عشق عجب حکایتی شد
ما را به غم تو مبتلا کرد
آنجا به غم تو آشنا کرد
بارنج فراق غم بپا کرد
باشعر زغم ترانه ها کرد
خندید به حال زارم آخر
مجنون  وبه عشق مبتلا کرد
از جام وفا مرا صفا داد
از درد به جام ما بلا داد
یکدم زعنایتی شبانه
سجاده ای از من ودعا داد
من شاکر لطف حی سبحان
من خادم درگه توسلطان
من عاشق  یارم ازدل وجان
جانا بکن استجابتی نو
عاشق شدم وحکایتی نو
درجام من ازوفا بلا ریز
درباده ما  می  صفا ریز
ممنون تو ام خدای سبحان
حال دلم از غمش پریشان
داغ غم او به جام ماکن
مارابه غمش تو مبتلا کن

در عشق غمی نهفته هردم

تو ,غم ,عشق ,مبتلا ,جام ,غمش ,غم تو ,تو مبتلا ,به جام ,به غم ,نوعاشق شدم

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آموزش کامپیوتر شهر دانلود اطلاعات به روز خودرو و خودرو سازهای جهان بهترین شرکت طراحی سایت در تهران ماساژ چون که من اینجا بودم. منتظران ظهور نرم افزار مدیریت داروخانه فارماسی دیجیتال مارکتینگ مجموعه نگین شرق